PDF نسخه کامل رمان: تایگر
نویسنده: هاله نژادصاحبی
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۶۵۳
قابل اجرا و دانلود PDF بر روی انواع گوشی ها و سیستم کامپیوتری
خلاصه رمان:
داستان درباره دختری به نام نواست که از بچگی خدمتکار عمارت نیکزادها بوده. نوا پنهانی با پسر کوچیکه خاندان نیکزاد ازدواج میکنه البته بدون ثبت شدن در شناسنامهاس! و زمانی که باردار میشه، همسرش فوت میکنه و اون در تلاش که ثابت کنه بچه از خون اونهاست. تو همین حین محمدعلی، معروف به محمدعلی تایگر، کشتی گیر لوتی و معروف تیم ملی و برادر شوهر نوا به کمکش میاد اما…
قسمتی از داستان تایگر :
چای آماده شده را در فنجانها ریخت. نگاهی به بخاری که از آنها بیرون میآمد انداخت و آهی کشید. صدای خنده های محمد علی که بی شک سرگرم هامین بود، هر چند ثانیه یک بار در گوشاش میپیچید ولی قصد بیرون رفتن نداشت. هر چند تا کی میتوانست خودش را داخل آشپزخانه نگه دارد؟
محمد علی صاحبخانه بود و او فقط یک مهمان! حق نداشت کاری کند که او در خانه خودش معذب شود. دل را به دریا زد و با برداشتن سینی از آشپزخانه بیرون آمد. _ممنونم. توجه محمدعلی به او جلب شد و صافتر نشست. سینی را روی میز جلوییاش گذاشت و جواب داد: کاری نکردم بفرمایید. هامین
و من نگه میدارم. بلافاصله سری به نشانه نفی تکان داد و گفت: تازه خوابش برده اذیت میشه خودم میگیرمش. سپس قبل از آن که او باز اصراری کند، ادامه داد: توی اون لیست یه سری وسایل بود که برای خرید نیاز به حضور یه خانم داشتم … مثل گهواره که بیست مدل چید جلوم اما من نمیدونستم
کدوم مناسب تره ترجیح دادم با خودت بریم بخریم براش. بدون آنکه نگاهش را به محمدعلی، بدوزد یکی از آن دوفنجان را برداشت و کف هردو دستش را دورش حلقه کرد. در حالی که از گرمای دستهایش غرق لذت شده بود، جواب داد: ممنونم همونایی که خریدید کافیه خیلیاش حتی واجب هم نبودن …